November 7, 2007

باومگارتن*

1714-1762

فیلسوف آلمانی، متولد برلین. در هاله[2] دانش اندوخت و بعدتر در همان جا به تدریس پرداخت. در فرانکفورت آن- در- اودر[3] نیز درس می داد. در فلسفه از پیروان لیبنیتس[4] و کریستیان ولف[5] به شمار می رود

عمده آثار باومگارتن عبارت اند از: تاملات فلسفی درباب شعر[6] 1735، مابعدالطبیعه 1739، علم اخلاق فلسفی[7]1740، زیبایی شناسی، دو جلد،1750-58، فلسفه عملی1760، حقوق طبیعی1765، فلسفه عام(عمومی، کلی)1770

(1) باومگارتن با وضع اصطلاحات و طبقه بندی های نو مساهمت زیادی در فلسفه داشته است. با پیروی از ولف در به کارگیری اصطلاح "هستی شناسی"[8] آن را پژوهشی مربوط به "عام ترین یا کلی ترین محمول ها"ی چیزها می دانست. همو بود که اصطلاح "زیبایی شناسی"[9] را در فلسفه وضع کرد و بنیانگذار آن به عنوان رشته مطالعاتی خاصی هم محسوب میشود

(2) وی فلسفه را به سه شاخه اصلی تقسیم می کند: (الف) نظریه معرفت، که خود تقسیم می شود به منطق و زیبایی شناسی، (ب) فلسفه نظری، شامل حوزه های فیزیک و مابعدالطبیعه، (ج) فلسفه عملی، مرکب از اخلاق، فلسفه حقوق، نظریه راهبری و کردار، و نظریه بیان

(3) در حالیکه سروکار منطق با نتایج عالی یا فکری-عقلانی نظریه معرفت است، زیبایی شناسی به معرفت حسی یا شناخت احساس می پردازد که از دید باومگارتن وجه دانی و فروتر این شاخه از فلسفه است. هرچند وی بر آن بود این نوع پژوهش بر ادراک حسی به نحوی کلی اعمال شود، نوشته خودش در این زمینه بر امر زیبا تمرکز یافته، به همین لحاظ هم موجد کاربرد مدرن این اصطلاح شده است

(4) باومگارتن با طرح موضوعات قریحه هنری و معرفت، معتقد بود زیبایی شناخت حسی حقیقت و کاملا زنده و فعال است. آن جا که تعقل وضوح شدید را هدف خویش قرار می دهد، زیبایی با ابتنای بر "بازنمایی های حسی" و دربرداشتن احساس، شناخت و اراده "وضوح وسیع و همه جانبه" را لحاظ می کند.همین هم ظاهرا متضمن ارتباط و پیوند با بسیاری چیزها و یگانگی ویژگی های آنها در نوعی وحدت شناختی است


* برگردان کامل مدخل Baumgarten, Alexander از منبع زیر

William L. Reese(ed.) Dictionary of Philosophy and Religion

[2] Halle

[3] Frankfurt an der Oder

[4] Leibnitz

[5] Christian Wolff

[6] Philosophical Meditations on Poetry

[7] Philosophical Ethics

[8] ontology

[9] aesthetics