March 17, 2008

از نتایج سحر

باز هم خبری دیگر از اخباری که مدتهاست شنیدن/خواندنشان شده است جزو عادیات و عادات ما کرها، کورها و گنگها که علیلان جسمی و مغزیی بیشتر نیستیم؛ همچون آن فلک زده ای که وقتی داشتند چوب تو آستینش می کردند، می پرسید این صدای تق و توق از چیست. او نفهمید و ما هم بعید است چیز زیادی حالیمان شود که اگر شده بود حالمان از گذشته الی یومنا هذا به از احوالمان بود. خیلی ساده چندین نشریه فرهنگی- هنری دیگر را هم بستند؛ به اصطلاح دلایل آن را هم می توان از لابلای خبرهای مربوطه دریافت. بی هیچ مقدمه و قانون و دادگاه و دفاع و اموری از این دست که نه گویی و شاید که بتحقیق و باید به لطف چون ما قبیله ای به کشک تبدیل شده اند بس مناسب مالیدن و ساییدن.
معلوم نیست اما، که چنین دلسوزی و نگرانیی از بابت مبتذلیاتی (!) که در این نشریات، اخلاق و دیگر فضائل معدودی مخاطب را به خطر می انداخته، چرا در مورد صدها و صدها مجله دیگر از انواع سبز و زرد و ... که مصادیق تام و تمام حکم مذکورند و مالامال از مزخرفات و جفنگ های مربوط به انواع و اقسام دلقک ها و لعبت های بی عار دست چندم فیلم ها و سریال های آبگوشتی سینما و تلویزیون و سایر موارد دیگر، روا داشته نمی شود، که خروارخروار و به بهایی اندک و برای سالیان متمادی در اختیار همگان قرار داشته و دارند.البته بطور کلی تعجبی ندارد. مگر در همین قبیله نفرموده اند که خلایق، هرچه لایق.